تمام زندگی ام را دلتنگی پرکرده است...


عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



اگر ماه بودی به صد ناز / شاید شبی بر لب بام من مینشستی . . .♥♥ اینجا آسمان از دل من تیره تر است ، روزگارم ابریست ، من اگر تنهایم ، یاد تو با من هست♥♥ مهربانم روزگارم ابریست ، کاش این بار جای خورشید تو آفتاب شوی ♥♥ آسمونی رو دوست دارم که بارونش فقط واسه شستن غم های تو بباره ♥♥ ای بی تو زمانه سرد و سنگین در من / ای حسرت روزهای شیرین در من! بی مهری انسان معاصر در توست / تنهایی انسان نخستین در من

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان dehkadeye gham و آدرس azi.love.girl.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 91
بازدید دیروز : 175
بازدید هفته : 274
بازدید ماه : 266
بازدید کل : 75598
تعداد مطالب : 441
تعداد نظرات : 96
تعداد آنلاین : 1



آمار مطالب

:: کل مطالب : 441
:: کل نظرات : 96

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 91
:: باردید دیروز : 175
:: بازدید هفته : 274
:: بازدید ماه : 266
:: بازدید سال : 9094
:: بازدید کلی : 75598

RSS

Powered By
loxblog.Com

khat cherk haye del tangi azi

تبلیغات
تمام زندگی ام را دلتنگی پرکرده است...
چهار شنبه 21 آبان 1393 ساعت 16:39 | بازدید : 475 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

دلتنگي از کسي که دوستش داشتم و عميق ترين درد ها و رنجهاي عالم را در رگهايم جاري

کرد !

درد هايي که کابوس شبها و حقيقت روزهايم شد٬ دوری از تو حسرتي عميق به قلبم آويخت و

 

پوست تن کودک عشقم را با تاولهاي دردناک داغ ستم پوشاند . 

 

 دلتنگی براي کسي که فرصت اندکي براي خواستنش ٬ براي داشتنش داشتم.   

 

دلتنگي از مرزهايي که دورم کشيدند و مرا وادار کردند به دست خويش از کساني که دوستشان

 دارم کنده شوم .

 

در انسوي مرزها دوست داشتن گناه است ٬ حق من نيست ٬ به اتش گناهي که عشق در آن سهمی

 داشت مرا بسوزانند .

 

رنجي انچنان زندگي مرا پر کرده است٬ آنچنان دستهاي مرا از پشت بسته است٬ آنچنان قدمهاي

 

مرا زنجير کرده است که نفسهايم نيز از ميان زنجير ها به درد عبور مي کنند . . . 

 

دوست داشتن تو چنان تاوان سنگيني داشت که براي همه عمر بايد آنرا بپردازم ... و من این

تاوان سنگین را با جان و دل پذیرا شدم .     

       

همه عمر ٬ داغ تو بر پيشاني و دلم نشسته است و مرا می سوزاند . 

  

تو نمايش زندگي مرا چنان در هم پيچيدي که هرگز از آن بيرون نيايم. . . آنقدر دلتنگ دوريش

 

هستم .. آنقدر دلتنگ سرنوشت خويشم .. آنقدر دل آزرده عشق تو هستم که همه هستيم را خوره

 بي کسي و تنهايي مي جود . . . 

 

 به او نگاه مي کنم ٬ به او که چون بهشت بر من مي پيچد و پروازم مي دهد .  

 

به او که لبهايش از اندوه من مي لرزند .    

   

به او که دستهاي نيرومندش ٬عشقي که سالها پيش اجازه اش را از من گرفتند جرعه جرعه به

من مي نوشاند . . . . .        

 

به او که چشمهايش در عمق سياهي مي خندید و دنيايم را ستاره باران مي کرد.     

 

به او که باورش کردم و دل به او باختم

 

به او که دلم مي خواهد در آغوشش چشمهايم را بر هم بگذارم و هرگز ٬ هرگز ٬هرگز به روي

 دنيا بازشان نکنم .          

 

 به او که تکه اي از قلب مرا با خود خواهد برد       

 

به او که مرزهاي سرنوشت ٬ سالها پيش دوريش را از من رقم زده است. سراسر زندگيم را

 

 اندوهي پر کرده است که روزها و ماهها از اين سال به سال ديگر آنها را

 

 با خود مي کشم و ميدانم که زمان ٬ شايد زمان ٬ داغ مرا بهبود بخشد ولي هرگز فراموش

 

نخواهم کرد که از پشت اين ديوار شيشه اي نگاهش چگونه عمق وجودم را لرزاند .     

 

لبهايش لرزش لبهايم را نوشيد و دستانش ترس تنم را چيد و نفسهايش برگهاي رنگين خزان را به

 

باران عاشقانه بهار سپرد .

 زيبارويي که مي داند زيبايي ماندني نيست پرستيدني ست / حکیم ارد بزرگ ( پدر فلسفه اردیسم Philosophy of Orodism)




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: